معماری و شهرسازی که بهاختصار در این یادداشت آن را عمران شهری مینامیم نمود عینی و تجلی فرهنگ و هویت جامعه بوده و باخوانش آن میتوان ارزشهای جامعه را درک نمود.اسناد،سیاست و قوانین بالادستی جهتگیریهای آینده و مسیر سیاستگذاری را تنظیم و مشخص میکند. بدیهی است که هر سیاستگذاری در نظام اجتماعی کل میتواند مستقیم یا غیرمستقیم بر خانواده تأثیر بگذارد اما در اینجا فقط به سیاستهایی توجه میشود که با صراحت در مورد خانواده صحبت کرده باشند.
در مقدمه قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸ چنین آمده است “خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظائف حکومت اسلامی است.
اصل دهم قانون اساسی: ازآنجاکه خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوطه باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق اخلاق اسلامی باشد.بنا بر اصل قانونی پیشگفته، تمامی اقدامات قوای سهگانه اعم از قانونگذاری، اجرای قانون، رسیدگی قضایی و نظایر آن، درباره حقوق خانواده باید در راستای تسهیل در تشکیل خانواده و پاسداری از دوام خانواده باشد.
دربند۸ سیاستهای کلی نظام در بخش مسکن (ابلاغ۲۹/۱۱/۱۳۸۹) رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن اشارهشده در سیاستهای کلی نظام در بخش خانواده(۱۳/۰۶/۱۳۹۵) محور قرار گرفتن خانواده در نظام مسکن و شهرسازی اشارهشده است.
همانطور که مشاهده میشود در قوانین و سیاستهای کلی نظام اهمیت زیادی به خانواده بهعنوان نهاد اجتماعی شده، و فراهم کردن امکانات، برنامهریزی و وضع قوانین جهت آسان نمودن تشکیل خانواده در قوانین بیانشده است. یکی از عناصر مهم در آسان نمودن ایجاد خانواده، تهیه مسکن است. خانه نقش مهم وتاثیر گذاری بر سبک زندگی دارد. تغییرات فرهنگی و کشف حجاب در دوره پهلوی تطبیق زمانی با تغییرات بنیادین در حوزه عمران شهری داشت. این امر نشان دهنده اهمیت تاثیر عمران شهری بر فرهنگ جامعه دارد. امروزه به دلیل تقلید، پیادهسازی و اجرای قوانین نئولیبرالی در حوزه مسکن، خانه آن جایگاه تربیت نسل و سرپناه جهت آرامش اعضای خانواده را ازدستداده و به کالایی خوابگاهی تبدیلشده که کارکردهای تمدنی در آن مشاهده نمیشود. در شاکله تمدن نوین اسلامی، خانواده بهعنوان سنگ بنا و عمران شهری بهمثابه سازههای آن معرفیشده است. با این تفاسیر سؤالاتی که مطرح میشود این است که قوانین و سیاستها در حوزه عمران شهری چه نسبتی با خانواده دارد؟ نسبت تصمیم سازی و تصمیمگیری هادرحوزه عمران شهری با خانواده تدقیق شده است؟
سیاست های اتخاذ شده مانند شهر فشرده، کوچک سازی مسکن، مسکن اجتماعی و حمایت از انبوه سازی صرفا با نگاه اقتصادی انجام شده که حاصل آن افزایش سرسام آور هزینه مسکن و ازدست رفتن هویت و ارتباطات اجتماعی در خانه بوده است. انقلاب اسلامی درگام دوم نیاز به بازنگری جدی در تصمیم سازی وتصمیم گیری با نگاه شبکه ای به مسئله خانواده و عمران شهری دارد. همانطور که نظریه انقلاب اسلامی، مساله ای نو ومترقی و مبتنی بر مبانی و اصول اسلام بوده، نظام سازی و الگو واره ها در عمران شهری باید برآمده از زیست بوم ارزشی منطبق با زیست بوم فرهنگی- اجتماعی باشد و به گونه ای پارادایم آن شکل بگیرد که سبب رشد وشکوفایی جامعه گردد.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.