سرویس اجتماعی صبح مجلس: این روزها معیشت مردم زیر بار تصمیمهای اقتصادی دولت خم شده است؛ تصمیمهایی که به جای تسکین زخمهای مزمن اقتصاد، درد تازهای بر جان جامعه نشاندهاند. حذف ناگهانی یارانهها، انتشار پیاپی شایعات درباره افزایش قیمت سوخت و رشد بیمهار بهای کالاهای اساسی، تنها بخشی از سیاستهایی است که فضای اقتصادی کشور را به مرز التهاب رسانده است.
کارشناسان میگویند حذف یارانهها اگرچه میتوانست گامی به سوی عدالت باشد، اما اجرای عجولانه و بدون معیارهای دقیق توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آن را به سیاستی پرخطا و بیاثر تبدیل کرده است. بسیاری از خانوارهای کمدرآمد از فهرست یارانهبگیران حذف شدهاند، در حالیکه برخی اقشار مرفه همچنان از این حمایت برخوردارند؛ نتیجه فقدان دادههای شفاف و نظام ارزیابی منسجم.
در کنار این سیاستها، زمزمههای مکرر درباره افزایش قیمت بنزین نیز آرامش روانی جامعه را هدف گرفته است. در شرایطی که اعتماد عمومی آسیب دیده، حتی انتشار یک خبر غیررسمی میتواند موجی از اضطراب در بازار ایجاد کند. چنین فضایی، نشان میدهد دولت نهتنها کنترل قیمتها، بلکه کنترل ذهن جامعه را نیز از دست داده است.
تورم افسارگسیخته کالاهای اساسی نیز چهره دیگر بحران است. از لبنیات و روغن تا برنج و گوشت، قیمتها هر روز بالا میروند و درآمد ثابت کارمندان و کارگران دیگر پاسخگوی هزینههای ابتدایی زندگی نیست. وقتی دولت در برابر این موج سکوت میکند، این سکوت معنایی جز پذیرش بحران ندارد.
در این میان، کاهش ناگهانی نرخ خرید تضمینی گندم، زخم تازهای بر پیکر تولید داخلی زده است. کشاورزانی که با هزینههای سنگین تولید روبهرو هستند، اکنون انگیزهای برای کشت ندارند. تصمیم اخیر نهتنها امنیت غذایی کشور را تهدید میکند، بلکه اعتماد کشاورزان به سیاستهای حمایتی را هم از میان برده است.
مجموعه این تصمیمات، چهره اقتصادی کشور را نگرانکننده کرده است؛ اقتصادی که بیش از آنکه مبتنی بر تحلیل داده و منطق کارشناسی باشد، تابع تصمیمهای شتابزده و سیاسی است. اصلاحات اقتصادی ضرورتی انکارناپذیر است، اما اصلاح بدون عدالت و عقلانیت، خود به ویرانی میانجامد.
در شرایطی که تورم، نااطمینانی و احساس تبعیض بر جامعه سایه انداخته، تنها راه بازگشت به آرامش، کنار گذاشتن تصمیمهای هیجانی و بازگشت به عقلانیت است. مردم اگر بدانند سیاستها بر اساس واقعیتهای کشور اتخاذ میشود و برای جبران آسیبها برنامهای وجود دارد، تابآوری بیشتری نشان میدهند. اما وقتی تصمیمها پشت درهای بسته گرفته میشود و پاسخی برای تبعات آن وجود ندارد، نتیجه چیزی جز بیاعتمادی و ناامیدی نیست.
دولت امروز در نقطهای حساس ایستاده است. ادامه تصمیمهای پرشتاب میتواند به فروپاشی سرمایه اجتماعی بینجامد؛ سرمایهای که با هیچ بودجهای قابل جبران نیست. اصلاح واقعی زمانی آغاز میشود که دولت با مردم صادق باشد، نقد را بپذیرد و به جای اقدامات انتحاری، بر مسیر عقل و انصاف قدم بگذارد./ پایان پیام







ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.