رویداد بدنهای معترض، صحنههای بی مرز به همت مرکز نوآوری قوه مقننه با حضور،علی حاج ملاعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه، رامتین شهبازی، عضو هیئت علمی دانشگاه و محمد مهدی مهربان هلان، مدیر کل مرکز نوآوری قوه مقننه با محوریت نقش آیینهای نمایشی متکثر در ایجاد همدلی برای مقاومت جهانی در سالن آقاجانی معمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
خلق نمادهای بصری و بیان عاطفی برای نمایش همدلی
علی حاج ملاعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه سوره در اشاره به مهمترین هدف تجمعات اخیر مرد در سراسر جهان، اظهار کرد: رنج کودکان فلسطینی نقطه آغاز کنشهای خیابانی بوده است؛ شرکتکنندگان تلاش میکنند با بیان عاطفی و خلق نمادهای بصری، همدلی خود را به جهانیان منتقل کنند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه سوره افزود: بسیاری از تجمعها بدون رهبری رسمی، با میزانسن خودجوش شکل میگیرند و هر فرد با اشیاء روزمره مانند قابلمه، پرچم یا حتی حرکت جمعی، بخشی از روایت جمعی را اجرا میکند. این کنشها واجد عناصر پرفورماتیکاند و شباهت زیادی به سنتهای نمایش آیینی دارند که در آن بازیگر و تماشاگر در یک میدان واحد قرار میگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: افراد عادی، با ورود به فضای آیینی تجمع، به شخصیتهای دراماتیک بدل میشوند. هر نگاه، حرکت یا شعار، حامل بار نمایشی است و روایتگر حس جمعی در مواجهه با رنج انسانیست؛ بهویژه آنکه شعارها و شعرهای خیابانی بداههپردازی شدهاند و از منظر ساختار، همانند دیالوگهای نمایشی عمل میکنند.
حافظه فرهنگی و انتقال حس مظلومیت
وی مطرح کرد: برخی تجمعها از تصاویر سینمایی الهام گرفتهاند؛ مانند کوبیدن ظرفهای غذا مشابه صحنههای زندان در فیلمها، که اکنون در میزانسن خیابانی بازسازی میشود. چنین نشانهگذاریهایی، حافظه فرهنگی مخاطب را فعال میکند و باعث انتقال حس مظلومیت به صورت ملموستری میگردد.
وی خاطرنشانکرد: واکنش چهرههای جهانی از موسیقیدانان پاپ گرفته تا بازیگران هالیوودی، نشاندهنده شدت درد و همدردی فراملی است. بسیاری از مخاطبان غربی تا پیش از این، شناخت دقیقی از ایران نداشتند و گاه آن را با عراق اشتباه میگرفتند؛ اما در جریان این اعتراضها، با پرچم ایران و حضور فعال مردم آن، به هویتی مستقل و فرهنگمحور پی بردهاند.
ظرفیت ابزارهای تئاتر و اجرا برای انتقال پیامهای تجمعات
حاج ملاعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه سوره، در تشریح تجمعات مردم سراسر جهان عنوان کرد: تجمعات اعتراضی مردمی در خیابانها با محوریت حمایت از مردم فلسطین، برخلاف تصور رایج، توسط حکومتهای خارجی سازماندهی نمیشوند و از فرهنگهای بیگانه نشأت نمیگیرند؛ بلکه این تجمعات، چیدمانهایی هستند که در راستای اعتقادات، اهداف و دیدگاههای فرهنگی مردم.
وی تصریح کرد: تئاتریها و بازیگران، با داشتن نگاهی خاص به جهان، تلاش میکنند از طریق میزانسن، سبک بازیگری، موسیقی و دیگر عناصر اجرایی، تأثیر عاطفی بر مخاطب بگذارند. این همان هدفی است که در پرفورمنسهای خیابانی نیز دنبال میشود.
وی بیان کرد: در بسیاری از ویدیوهای اعتراضی، شاهد چیدمانهایی هستیم که با طراحی دقیق میزانسن برای دوربین و تماشاگران، احساسات عمیقی را برمیانگیزند. گریه مخاطبان در مواجهه با این تصاویر، نشاندهنده موفقیت این اجراها در انتقال پیام است.
وی تشریح کرد: پرفورمنس، برخلاف تئاتر کلاسیک، مرز میان اجراگر و مخاطب را از میان برمیدارد. مشارکت فعال مردم در این آیینهای خیابانی، آنها را به بخشی از اجرا تبدیل میکند؛ درست مانند آیینهای عزاداری سنتی که در آن همه حضوری فعال دارند.
زبان بینالمللی تئاتر، زبان مشترکِ همه فرهنگها
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: این اجراها، هرچند بهظاهر تئاتری نیستند، اما بهطور ناخودآگاه از زبان بدن، اکسسوار، میزانسن و طراحی برای دوربین بهره میبرند. این زبان بینالمللی، بدون نیاز به کلام، پیام خود را منتقل میکند و تأثیرگذاری آن کمتر از تئاتر نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه سوره، درباره ویژگیهای تجمعات اعتراضی به وضعیت مردم مظلوم غزه اظهار کرد: تجمعات همزمان ویژگیهای مولفههای تئاتری و پرفورماتیک را با هم دارند اما «وحدت زمان و مکان» را بهکلی کنار میگذارند؛ در حالیکه تنها «وحدت موضوع» حفظ شده است، اعتراض به وضعیت غزه در هر ساعت و هر نقطه جریان مییابد.
این استاد دانشگاه با اشاره به سهگانه وحدت زمان، مکان و موضوع در صحنه تئاتر توضیح داد: در اجراهای سنتی، داستان باید در یک مکان محدود و بازه زمانی مشخص روایت شود. اما اعتراضیها این قیدها را بر میدارند و از آنها برای افزایش تأثیرگذاری چشمپوشی میکنند.
وی تصریح کرد: جریان متکثر ویدیوآرتها از نیویورک، نروژ و سایر شهرها، با انتشار پیاپی اجراها، مانند شلیکهای پیاپی یک موشک، همواره جنبش را زنده نگه میدارد. هر ویدئوی تازه، حلقهای جدید در زنجیره اعتراض است که مخاطب را بار دیگر فعال میکند.
وی تأکید کرد: پرفورمنسهای بینالمللی فراتر از خطکشیهای سیاسی عمل میکنند و با برجستهسازی چهره انسانها در تلاش برای بقا، پیام روشنی میفرستند: مسئله انسانیت است.
تجربه حس رهایی و افزایش تابآوری در تجمعاتِ حمایتی از فلسطین
حاج ملاعلی در اشاره به کارکرد اجتماعی این تجمعات، تشریح کرد: انسانها از دیرباز برای آزادسازی خشم جمعی و تجربه احساس لیمینالیتی (آستانهگی) گرد هم میآیند. این تخلیه هیجانی پس از بازگشت به زندگی روزمره، حس رهایی و تابآوری را افزایش میدهد.
حاج ملاعلی، بیان کرد: پیش از ورود به فضای آیینی، فرد در وضعیت «پیشآستانه» قرار دارد؛ جایی که اخبار و ویدیوها خشم او را شعلهور میکنند و میل به اعتراض فیزیکی و کلامی به سرمایۀ اصلی روانش بدل میشود. این حالت، همان مرحلهای است که انسان آماده میشود تا از مرز فردی عبور کند و به جمع بپیوندد.
وی خاطرنشان کرد: در وضعیت لیمینال یا در آستانه، خلاقیت فرد شکوفا میشود. او حرف خود را از طریق نمادها، نشانهها و زبان تئاتری اجرا میکند. این مَنش هنرمندانه، علاوه بر تخلیه هیجانی، ظرفیت پیامرسانی را نیز تقویت میکند.
وی عنوان کرد: پس از پایان تجمعات، شرکتکننده به زندگی روزمره باز میگردد و احساس آرامش و رهایی میکند. این حالت شبیه تجربهای است که عزاداران محرم از آن سخن میگویند؛ بینیازی از کلمات تمجید یا ثوابانگاری، فقط تخلیه نفس و ارتقای تابآوری روانی.
حاج ملاعلی در پایان یادآور شد: در سطح جامعه نیز آیینهای جمعی مانند اعتراض مدنی و دادرسی سنتی (محاکمه و تنبیه نمادین) بهمثابه ابزاری برای بازسازی نظم عمل میکنند. این رویهها بحران را مهار میکنند، مشارکت عمومی را افزایش میدهند و در نهایت سازوکاری برای عبور از آشوب و رسیدن به شرایطی شکل میدهند که نظم اجتماعی را مجدداً تثبیت میکند.
از زبان تصویری تا بازیهای زبانی و فرمهای زندگی در تجمعات حمایتی از مقاومت
رامتین شهبازی، عضو هیئت علمی دانشگاه سوره در ابتدای سخنان خود درباره نظریههای ویتگنشتاین، اظهار کرد: در دوره اولیه ویتگنشتاین، زبان به مثابه تصویری از واقعیت مطرح میشود. واژهها باید بازنمایی تصویری شفافی در ذهن مخاطب بسازند تا ارتباط برقرار شود، اما معنا در کاربرد واژهها شکل میگیرد.
وی بیان کرد: در دوره دوم، مفهوم بازیهای زبانی معرفی میشود و قواعد آن بسته به بافت اجتماعی و هدف ارتباط تغییر میکند. تخیل زبانی برخلاف تصور عام، تنها یک پدیده ذهنی نیست بلکه در دل این بازیها معنا را تولید میکند.
وی تاکید کرد: ویتگنشتاین برای توضیح بسترسازی بازیهای زبانی از اصطلاح فرمهای زندگی استفاده میکند. هر بازی زبانی یک سبک زیستن مشخص را پدید میآورد، از جمله نحوه نشستن دور میز مباحثه، اجراهای تئاتری در تالار وحدت یا بلکباکس و شکل اعتراضهای خیابانی.
بازتاب زیست اجتماعی در بستر هنر آیینی و گرافیک معاصر
شهبازی، ادامه داد: زندگی در روزگار ما چیزی فراتر از بازنماییهای رسانهای و روایتهای رسمی است؛ شکلی از زیست در لحظه که در هنرهایی چون تعزیه، گرافیک و تجمعهای مردمی، بهوضوح خود را عرضه میکند.
وی تصریح کرد: در تعزیه، ما با قراردادهایی روبهرو هستیم که به جای نمایش، خودِ تجربه را خلق میکنند؛ تشت بهجای دجله یا نقشپوش بهجای شخصیت تاریخی، همه نمادهایی هستند از زیست جمعی که مردم با آن همذاتپنداری میکنند.
وی عنوان کرد: امروزه هنر گرافیک، بهواسطه سرعت واکنش و حضور در فضاهای شهری، شکلی از زندگی را مفصلبندی میکند که از سینما پیشی گرفته است؛ چرا که آثار سینمایی، با فاصله زمانی طولانیتری، توانایی بازتاب بحرانهای اجتماعی را دارند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: تعزیه نه یک تئاتر آیینی صرف، بلکه رسانهای است برای ارائه زیست اجتماعی بدون نیاز به زبان رسمی. این شکل از هنر، زبان بدن، نماد و حضور را بهکار میگیرد تا حقیقت را ارائه کند، نه آنکه صرفاً بازنمایی باشد.
هنرِ هنرمند، صدای جامعه بودن است
وی اظهار کرد: در کنار دفاع نظامی، یک شکل دیگر از زندگی هم در حال شکلگیری است؛ شکلی که در اعتراضات مردمی، تجمعها، و هنرهای خیابانی خودش را نشان میدهد. اینها نه فقط واکنش، بلکه خودِ زندگیاند. وقتی هنرمند وارد میدان میشود، عملش تبدیل به بخشی از آن اتفاق میشود.
شهبازی تأکید کرد: هنر آیینی و سنتی ایران، از تعزیه تا نقاشی و گرافیک شهری، ظرفیتهایی دارد که میتواند زیست اجتماعی را نه فقط بازنمایی، بلکه ارائه)پرزنت( کند. هنرمند در این بستر، مسئولیت دارد که صدای جامعه باشد، حتی اگر تبعاتی چون حذف از پروژههای بینالمللی یا فشارهای اقتصادی در پی داشته باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه سوره، اظهار کرد: نمایشهای آیینی مانند تعزیه، نهتنها یک فرم اجرایی هستند، بلکه بازتابی از زندگی روزمره مردماند که در آن، افراد عادی در نقشهای مقدس ظاهر میشوند.
وی افزود: در این نوع نمایشها، مرز میان زندگی واقعی و اجرا از بین میرود؛ بهگونهای که یک فرد معمولی، مانند بقال یا قصاب محله، در نقش اولیا ظاهر میشود و مخاطب با او نه بهعنوان یک همسایه، بلکه بهعنوان نماد مقدس مواجه میشود.
شهبازی تأکید کرد: این تجربه نمایشی، نوعی مشارکت اجتماعی است که در آن افراد از زندگی روزمره خود عبور کرده و در ساحت دیگری قرار میگیرند؛ جایی که معناهای جدیدی تولید میشود و حتی اعتراضهای اجتماعی نیز در قالب نمادین بازنمایی میشوند.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: در شرایطی که جامعه با بحرانهای روانی و اجتماعی مواجه است، نمایش آیینی میتواند بستری برای لمس امر متعالی و بازاندیشی در شکلهای زندگی باشد.
تصویر، زبان مقاومت در نظم جهانی استعماری است
محمد مهدی مهربان، مدیر کل مرکز نوآوری قوه مقننه در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: نظم استعماری موجود، نهتنها قدرت سرکوب دارد، بلکه با تولید ادبیات و تصویر، زیباییشناسی خاصی را نیز عرضه میکند؛ زیباییای که در خدمت تثبیت قدرت برآمده از سرمایهسالاری است.
مدیر کل مرکز نوآوری قوه مقننه افزود: در برابر این نظم، مقاومت فرهنگی در شرایطی پدید میآید که ظاهرا واجد نوعی بینظمی است؛ بینظمیای که خود حامل زیباییشناسی خاصی است و محل ظهور خلاقیت است. این خلاقیت، در لحظههای بحرانی مانند جنگ، به شکل آیینی و هنری بروز مییابد.
وی با اشاره به نقش آیینهای نمایشی در تولید معنا اظهار کرد: آیینهای ما، بهویژه در لحظات آستانهای، ظرفیت جهانی شدن دارند. جهان امروز به دنبال روایتهای متفاوت است؛ روایتهایی که از دل تصویر و آیین برخاستهاند، نه از زبان رسمی قدرت.
وی تأکید کرد: در شرایطی که ابزار دیالوگ و پیامرسانی در اختیار نظم جهانی است، تصویر بهعنوان زبان مشترک فطری، قدرتی بیبدیل در انتقال پیام مقاومت دارد. حتی یک تصویر میتواند در میان امواج رسانهای، گفتمانی تازه را رقم بزند.
مهربان خاطرنشان کرد: ما در آستانه گذار از منطق نوشتاری به منطق تصویری هستیم. دنیای آینده، دنیای تصویر است؛ زبانی که کودکان بدون سواد رسمی نیز آن را درک میکنند. این زبان، ابزار نوین مقاومت فرهنگی در برابر نظم تثبیتشده جهانی است.
فرصت تصویرسازیِ اجتماعی را نباید از دست داد
مهربان هلان بیان کرد: گردهماییهای پرجمعیت در پایتخت، فرصت منحصربهفردی برای تولید پرفورمنسهای معنادار و بهرهگیری از انرژی جمعی فراهم میآورد و نباید این ظرفیت عظیم بدون طرح و خلاقیت در میدانی عمومی هدر رود.
وی با اشاره به نقش استعاره و تصویر در انتقال پیام فرهنگی خاطرنشان کرد: زبان تصویری اجرا، مرزی میان کلام و تصویر خلق میکند و هنرمندان میتوانند با استفاده از این ابزار، صحنههای خیابانی را به بومی برای گفتگو و همآفرینی تبدیل کنند.
مدیرکل مرکز نوآوری قوه مقننه بر ضرورت برگزاری نشستهای مشترک میان هنرمندان و سیاستپژوهان تأکید کرد و افزود: اغلب فعالان سیاستپژوهی آشنایی عملی و لازم را با مفاهیم و ابزارهای هنری ندارند تا از ظرفیت هنر مفهومی در تدوین برنامهها استفاده کنند. از طرف دیگر اغلب هنرمندان هم دانش سیستماتیک و روشمند از سیاستگذاری و سیاستپژوهی ندارند. امروز ما نیازمند تیمهای میانرشتهای هستیم تا هنرمندان و سیاستپژوهان ابزارهای مفهومی نوآورانهای برای تحول و گسترش مقاومت جهانی ضداستکباری و ضداستعماری خلق کنند.
وی در پایان یادآور شد: اجرای موفق این طرحها در گروی تعامل مستمر میان دانشگاه، نهادهای پژوهشی و بدنه هنری کشور است و نمونههای موفق داخلی و بینالمللی نشان دادهاند که پیوند هنر با سیاستگذاری میتواند به تغییرات جهانی عمیق و پایدار منجر شود./پایان پیام
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.