عباس فقیه خراسانی، دکترای مطالعات توسعه و مدیر بازار آب یزد در یادداشتی اختصاصی برای صبح مجلس نوشت: آنچه اتفاق افتاد این بود که جریان آب به یزد از مسیر خط انتقال اصفهان برای بار پنجاه و چندم قطع شد. قطع کردن جریان آب میتواند محصول یک خشم ناشی از نوعی استیصال در اثبات مالکیت یا دریافت «حق پنداشته شده» باشد. با شکسته شدن مرزهای قانون و قطع شدن جریان آب، در سوی دیگر ماجرا یک اضطراب فراگیر جمعی اتفاق میافتد که سپس خشم و مطالبه «حق زندگی» میآفریند. این تقریبا تمام ماجراست. دو طرف تنش خود را صاحب حق بهرهبرداری از تنها ۵ – ۷ درصد خروجی سالیانه سد زاینده رود میدانند که کلیدواژه یک طرف، ضرورت کشاورزی و دیگری نیاز شرب است.
روایت یزد این است که از زمان افول تمدن مبتنی بر قنات و کاهش کارایی آن در برابر حجم جمعیت و نیازهای توسعه در استان و سپس عدم کارایی آب چاهها به دلیل کاهش چشمگیر متوسط کیفیت آن، به ناچار همان آب زیرزمینی باید با آبی باکیفیت مخلوط میشد تا بتواند نیاز یزد به آب شرب را تامین کند. حق دسترسی هر فرد به آب شرب سالم هم همانطور که میدانید، یک حق شناخته شده جهانی است که در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۰، در قطعنامه ۶۴/۲۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید.
روایت یزد ادامه میدهد که تخصیص آب انتقالی به این استان در سال ۱۳۶۸، با حضور مدیران ملی و خود استان اصفهان بدون هیچ پیششرط و بدون تاریخ انقضاء ابلاغ شده است. استان یزد از زمان بهرهبرداری از این طرح در سال ۱۳۷۹، کمترین میزان برداشت نسبت به سایر ذینفعان را از سد زاینده رود داشته و آن را به تمامی در بخش شرب مصرف میکند. میزان دریافت آب از این خط انتقالی به طور متوسط ۵۶ میلیون متر مکعب بوده که ۵۰ درصد آب آشامیدنی ۹ شهرستان یزد را تامین میکند. نصف دیگر نیاز شرب استان از منابع زیرزمینی تامین میشود. یزد، لااقل در شرایط کنونی اقلیمی و اجتماعی، خود را قربانی شرایطی میداند که برای او خلق شده که امتداد زندگیاش وابسته به این آب است. خط محوری داستان، مظلومیت و تشنگی مردم یزد است که از سردرگمی و خشم در صفهای انتظار برای دریافت آب آغاز میشود و در تعطیل شدن یزد بخاطر بیآبی به اوج میرسد.
روایت اصفهان هم از تاریخ آغاز میشود. در این روایت، زایندهرود یک رود دائمی است که از زاگرس میآمده و زندگی اصفهان بدان وابسته بوده است. طومار شیخ بهایی، حقآبه کشاورزان را مشخص کرده و کشاورزی با آب زاینده رود رونق داشته است. اینک سالهاست که زایندهرود به دلایل مختلفی از تغییر اقلیم تا برداشتهای بیش از حد تعادل خشک شده است. قهرمان روایت اصفهان، کشاورزان اصفهانی هستند که برای احقاق حق میجنگند. واکنشها از سمت اصفهان در تایید اقدام آنها گام برمیدارد. البته همانها مهمترین قربانیان در این روایت هستند که نه فقط معیشت آنان بر اثر سوء تدبیرهای حکمرانی آب به خطر افتاده که هویت گره خورده آنان به زاینده رود به دلیل عدم دسترسی به این آب تا حد زیادی مخدوش شده است.
روایت اصفهان البته دقیقاً مشخص نمیکند که چگونه همهی این شر پدید آمده تنها به دلیل ۵-۷ درصد آبی است که به سمت یزد میرود و ۹۳-۹۵ درصد باقیمانده چگونه در این استان مدیریت میشود. صدای اصفهان اما در رسانه رساتر است. بیشتر به گوش میرسد و یزد انگار میکوشد در روایت خود هم نشان دهد که چگونه با همه سختیهای اقلیمی سازگار شده و تلاش میکند حداکثر بهرهوری آب را در مصرف خود به نمایش بگذارد.
بازار آب یزد که در فصل تابستان سال گذشته آغاز به کار نمود یکی از نمادهای بهرهوری آب و تدبیر حکمرانی آب در یزد برای ارتقای سطح معیشت کشاورزان از مسیر اجاره و انتقال موقت شارژ آب چاهها به بهرهبرداران دیگر در بخشهای مختلف مصرف است. از ملزومات مشارکت در بازار آب بهرهمندی چاهها از کنتور هوشمند، مودم برای انتقال لحظهای دادهها، عدم وجود تخلف در میزان بهرهبرداری از چاه و اعلام آمادگی طرفین مبادله برای تخصیص ۱۰ درصد از حجم آب انتقالی به سفرههای آب است. در این مسیر، بازار آب یزد کوشیده است تا با تسهیلگری اجتماعی همه بهرهبرداران آب در یزد را به بهرهوری بیشتر دعوت کند و تا اندازه زیادی در همین مدت کوتاه چند فصل هم موفق بوده است. اینک بازار آب یزد آمادگی کامل دارد تا با گسترش حوزه فعالیت خود به شرق اصفهان یک روایت جدید از همدلی برای احقاق حقوق کشاورزی و شرب بر مبنای حسن همجواری بسازد./پایان پیام
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.