متن زیر سخنرانی محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در همایش مکتب نصرالله و آیین گرامیداشت چهلمین روز شهادت سیدحسن نصرالله
بسم الله الرحمن الرحیم
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»
خواهران، برادران؛ مهمانان گرامی سلام؛ به آیین گرامیداشت شهید سیدحسن نصرالله خوشآمدید.
چهل روز است که در فراق برادر بزرگوارمان، سید عزیز مقاومت، داغداریم. اما برای آنکه بتوانیم از این دلتنگی توان بیشتری برای پیشرفت بگیریم، باید بدانیم چه گوهر یکدانهای را از دست دادهایم. این خودآگاهی به ما کمک میکند که از نصراللهِ شهید سرمایهای به دست بیاوریم برای تداوم راه نصرالله بزرگ و به ثمر رساندن نهایی طرحی که جان و زندگیاش را وقف آن کرده بود.
با نگاهی الهی، شهادت نصراللهِ مومن و مجاهد، برای او و برای جبهه مقاومت شکست نیست. شهادت او بیش از هر زمانی، نقاب قاتلان جهنمیاش را کنار میزند و زشتی و بیهودگی سازشکاری با این باند تبهکار، جنایتکار و اهریمنی را نمایان میکند.
روزگاری امام موسی صدر که به گواه شهید نصرالله از الگوهای رهبران حزبالله بود، به درستی گفت «اسراییل شر مطلق است». نصرالله هم از ابتدای طوفانالاقصی که در کنار مجاهدان حماس ایستاد، باور داشت و با صدای بلند گفت که «هیچ جنگی مانند مبارزه با صهیونیستها مشروع نیست؛ نبردی با مشروعیت کامل اخلاقی و دینی و انسانی». و امروز هم رهبر انقلاب می فرمایند: «هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کلّ منطقه و بلکه به کلّ انسانیّت است.»
سیدحسن نصرالله یک سیاستمدار حکیم بود. او در اوج کنشگری انقلابی و جهادی در یک میدان پرتنش بر مدار دیانت و عقلانیت حرف میزد و عمل میکرد. او اجتماع شیعیان را بر اساس همافزایی درونی و همزیستی با دیگر طوایف لبنان ساماندهی کرد.
رهبر شهید حزبالله با همین عملکرد عقلانیاش مولّد قدرت بود، قدرتی در خدمت انسان. او در جهان معاصر یک نهاد قدرتمند ایجاد کرد که همسو با منافع و امنیت ملی لبنان و در خدمت پیشرفت این کشور بود. حزبالله زیر چتر رهبری او، هم یک قدرت ایدئولوژیک بود، هم یک قدرت استراتژیک.
مهمتر اینکه حزبالله با رهبرانی چون شهید سیدعباس موسوی و سیدحسن نصرالله هیچگاه نه ریشههایش را از دست داد و نه از چشماندازش دور شد. فلسفه تأسیس حزبالله مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم است؛ آموزهای که نه فقط اسلامی، بلکه مطابق وجدان انسانی است. همانگونه که اسلام خدمت به انسان را به ما تکلیف می کند، نصرالله نیز میگفت «انسان، مسئولیت ماست». او سربلندی لبنان را میخواست اما اسرائیل را مانعی نه فقط در برابر لبنان بلکه سدّی در برابر پیشرفت کل منطقه میدید.
نصرالله؛ حزبالله را یک نهاد صرفاً نظامی نمی دید، بلکه او آن را چند گام فراتر برد و به یک سازمان اجتماعی تبدیل کرد، در حالی که قدرت دفاعیاش را هم ارتقا داد تا جایی که تبدیل به کنشگری راهبردی در منطقه غرب آسیا است. نصرالله چنان ریشههای این نهال را در دل مردم کاشت که سرکوب و میرایی درباره آن معنا ندارد و هرکه با او درگیر شود مقاومت حزب الله موجب رویش بیشتر در آن و استوارتر شدن ریشههایش می شود.
او یک شخصیت برجسته شیعه بود اما نماد وحدت واقعی بر اساس منافع امت بود که بهخصوص در مساله فلسطین خودش را آشکار کرد. او به عنوان رهبر حزبالله هرگز نگفت طوفانالاقصی مسالهای فلسطینی یا سُنی است، بلکه آن را مسالۀ مقاومت و مسالۀ اسلام و انسانیت شناخت و با همۀ توان حزب الله را وارد این میدان کرد، و تا جایی پیش رفت که خودش را فدای آرمان مقاومت کرد.
نصرالله خودش بزرگترین و گویاترین رسانه مقاومت بود. نقاط ضعف دشمن را دقیق میشناخت و سنگینترین عملیاتها را روی آن انجام میداد؛ بدون آنکه از صداقت فاصله بگیرد و ادعای گزاف مطرح کند. او یکتنه مفهومسازی و گفتمانسازی میکرد و با اینکار هم جبهه مقاومت را پیش میبرد هم دشمن را زیر تازیانهاش میگرفت. هنوز جملات طلاییاش کابوس صهیونیستهاست و امروز در حالی که دستشان به خون این رهبر آزاده آلوده است، باید با عملیاتی شدن تهدیدهایش دستوپنجه نرم کنند. امروز میفهمند یواش یواش یعنی چه؟ به میدان نگاه کنید یعنی چه؟ امروز تا مغز استخوانشان از ضربههای مهلک حزبالله بعد از سید، تیر میکشد.
بالاترین درجه تحقیر برای اسرائیل این است که با وجود به شهادت رساندن رهبران و فرماندهان حزبالله که چهل روز از آن میگذرد و با وجود هجوم وحشیانه هوایی و تجاوز زمینی با بیش از پنج لشکر، نتوانسته به داخل خاک لبنان پیشروی کند؛ و بهجایش شاهد سختتر شدن و گستردهتر شدن آتش حزبالله روی سرزمینهای اشغالی و صنایع و مراکز نظامی و امنیتی رژیم است. چه سردرگمی راهبردیای از این روشن تر که فرماندهان اسرائیلی میگویند ما نمیدانیم برای چه هدفی میجنگیم؟ چه شکستی از این سنگینتر که همه خطوط قرمز بشری و جهانشمول را رد کنند تا جایی که به نیروهای سازمان ملل نیز حمله کنند اما بدون هیچ پیروزی ملموس و قابل توجهی، شمشیر محور مقاومت را علیه خود تیزتر و بلندتر ببینند؟
اسرائیل حتی در ترور سیدحسن نصرالله هم رسوا شد. آنها تلاش کردند که چهرۀ یک رهبر صلح طلب را به گونه ای دیگر نشان دهند، در حالی که نصرالله و یارانش عامل صلح و ثبات نه تنها در غرب آسیا، بلکه بدون هیچ اغراقی در دنیا بودند. جهان نقش حزب الله را در مهار تروریسم داعش فراموش نمی کند. جریان تروریستی داعش عملیات های خودش را محدود به سوریه و عراق و کشورهای خاورمیانه نکرد، همگان شاهد نفوذ او در پاریس، بروکسل، برلین، لندن و سایر شهرها و کشورهای جهان بودند.
این حزب الله بود که با نثار خون فرزندان خودش این تهدید بین المللی را مهار و ثبات و امنیت را در جهان برقرار کرد. امروز دنیا و به ویژه اروپا، امنیتش را مدیون رهبری شهید نصرالله است. حزب الله عامل صلح و ثبات است و اگر سران آمریکا واقعاً برای منطقه غرب آسیا صلح میخواستند، باید سگ پاسبانشان را کنترل میکردند، نه آنکه فرماندهان رشید و رهبر عاقل حزبالله را با بمبها و دیگر ابزارهای نظامی و کمکهای اطلاعاتیشان ترور کنند.
منش فرماندهی نصرالله، پیرو همان منطق مقاومت در دفاع مقدس بود. رهبران و فرماندهان ما خودشان پیشتاز میدان هستند و به قول حاج قاسم سلیمانی به نیروها نمیگویند بروید، بلکه میگویند بیایید! نصرالله هم تا آخرین لحظه به مجاهدان حزبالله وفادار ماند و مثل آنها در میانه میدان به شهادت رسید، همچنان که یحیی السنوار در پایبندی به همین سنت، تا آخرین نفس در میدان و کنار سربازان مقاومت در خط مقدم جنگید.
بله، ما چنین شخصیت برجسته و بیتکراری را بهواسطه توحش صهیونیستهای تروریست از دست دادیم. ترور سید حسن نصرالله، با آن کارنامۀ درخشان در مقاومت و در مبارزه با توحش رژیم کودک کش صهیونی، او را به سرمشق نسلهای آینده مقاومت تبدیل کرده است. ما اطمینان داریم که طبق سنت الهی دست شهید برای گرهگشاییها بازتر از هر وقت دیگری است. اما صهیونیستهای خوابزده هم یواشیواش خواهند دید که شهید نصرالله برای آنها خطرناکتر از سیدحسن نصرالله است.
هر بزرگداشتی برای رهبران و فرماندهان شهید مقاومت، یک بیداری وجدان و تجدید پیمان برای ماست. مومن واقعی در جستوجوی شهادت است و کسی را نمیتوان از محبوبش ترساند. ما تا آخرین قطره خون ایستادهایم. چه دشمن را شکست دهیم و چه شهید شویم، در هر دو صورت پیروزیم.
ممکن است اکنون دلهایی بیقرار و نگران آینده حزبالله باشند؛ اما بدانید تجاوز اسراییل به لبنان در گذشته عامل پیدایش حزبالله شد، جنگ جاری باعث استحکام و تعالی همه جانبه آن می شود. چیزی که در محاسبات صهیونیستها نمیگنجد و آنها درکی از این معادلات ندارند. حماس و حزبالله برخلاف تحلیل و محاسبات دشمن، اتکا به فرد ندارند؛ بازیابی سیاسی و نظامی حزبالله با رهبری جدید در همین چهل روز، طلیعهای برای فتح در روزهای آینده است؛ ان شاء الله.
ما به برگزاری جشن پیروزی در قدس شریف امیدواریم. مقاومت امروز ما برای باز شدن راه مردمسالاری برای همه فلسطینیان است؛ چه مسلمان باشند، چه مسیحی و چه یهودی. آنها مثل مردم سراسر دنیا حق دارند دولت خودشان را انتخاب کنند. روزی نه چندان دور این اتفاق مبارک خواهد افتاد؛ ان شاء الله.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته./پایان پیام
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.